روزای نوجوانی من

روزای نوجوانی من

روزام اینجوری میگذره
روزای نوجوانی من

روزای نوجوانی من

روزام اینجوری میگذره

سطل فود

پیرمرد با گامهای کوتاه به سمت سطل زباله میرفت.


وقتی که به سطل رسید شروع کرد به دنبال چیزی گشتن درون سطل. نمیدونم دنبال چی میگشت:پلاستیک،شیشه، شایدم غذای یک شبش.......


که از طبقه اول پنجره ساختمان کسی بانگ زد: هی پیری،برو کنار!!


پیرمرد جوری که انگار اتفاقات برایش گنگ باشد کمی در جایش چرخید و پس از چند ثانیه منبع صدارا پیدا کرد و چند قدمی از سطل دور شد و به ساختمان نزدیک و به او زل زد،دستهایش را به حالت دعا بلند کرد و گفت: بنداز اینجا!!! شاید شنیده بود که طرف گفته: آقای محترم بفرمایید این برای شماست.

ولی..............


و مرد کیسه زباله را از طبقه اول  به درون سطل انداخت.


پیر مرد گفت:چیزی داره؟؟؟


و گووووم پنجره بسته شد.....


و من ناراحت ازینکه هیچ کاری نمیتوانم کنم.........تهران خیابان شهر آرا منطقه 3

امانت داری.

یه روز خونه یکی از بچه ها (الف) خالی شد تصمیم گرفتیم که اونجارو استادیوم کنیم.


من پلی استیشنم رو ورداشتم و بردم اونجا. خلاصه بازی کردیم و میخواستم برم بیرون اصلا حال نداشتم که کنسول رو جمع کنم ببرم واس همین گذاشتم اونجا موندش گفتم فردا میام ورش میدارم.

فرداش وقتی رفتم ازش بگیرم دیدم کنسول رو گذاشته تو یه مشما بزرگ دسته دار ازینا که جدید ا.مده خیلی خوشم اومد که ارزش قائل شده بود واس دستگاه و من... دم در که بودیم یکی از بچه ها گفت بده من 2 روز بازی کنم بهت بدم......
ادامه مطلب ...

ما باز هم آمدیم!

بعداز سه ماه دوری از اینترنت و این حرفا بالاخره اومدم که بنویسم.

چیز خاصی ندارم بنویسم...از تابستونم که بخوام بنویسم خیلی میشه....فقط اومدم خودمو نشون بدم.


مدرسه هم که باز شده و سومین روز مدرسه میخوان ازم درس بپرسن!!!شمام ازین داستانا داشتید خدایی؟؟؟؟


ولی باید یه برنامه بزارم تابستونم رو تعریف کنم اصلا مونده تو دلم باید بگم ایشالا به مرور زمان


آها راستی سلام

تولدت مبارک خواهر گلم

امروز تولد یکی از بهترین اشخاص تو زندگیمه. 

کسی که در همه شرایط همدم من بوده.

کسی که هیچوقت پشتمو خالی نکرده.

امروز تولد بهترین آبجی دنیاست.

تولدت مبارک عزیزم.