روزای نوجوانی من

روزای نوجوانی من

روزام اینجوری میگذره
روزای نوجوانی من

روزای نوجوانی من

روزام اینجوری میگذره

پیاده رفتیم شمال

چند روز بعد از عید فطر بود که با 4 نفر از دوستام تصمیم گرفتیم که پیاده از راه کوه از طالقان بریم شمال.


یه روز کامل مشغول جمع کردن وسایل بودیم و میخواستیم که فرداش ساعت 4 صبح حرکت کنیم که به خاطر بارانی بودن هوا ساعت 6 بعد از ظهر حرکت کردیم.......  زیاد نمیخوام که حواشی سفر رو بگم براتون. به خاطر همین چیزای خیلی مهم رو براتون میگم.


وقتی که  حرکت کردیم تا ساعت 11 شب راه رفتیم و شب رو یه جا که اصلا نمیدونستیم کجاست خوابیدیم.واقعا زیبا بود به خاطر اینکه اونجا هیچ نوری نبود ستاره ها بسیار به وضوح قابل دیدن بودن و حدود پنج تا شهاب سنگ از بالا سرمون رد شد.


فرداش که بیدار شدیم فهمیدیم که کجاییم،صبحونه خوردیم و حرکت کردیم و ساعت 2 بعد از ظهر رسیدیم به الموت و طالقان رو رد کردیم. به چادر چوپانان که رسیدیم بعد از کمی استراحت حرکت کردیم و شب فردا به درجان سه هزار رسیدیم. توی راه اصلا نفهمیدیم که چجوری پولمون تموم شد واس همین توی درجان که میخواستیم خرید کنیم 3500 تومان بیشتر برامون نمونده بود. و با کلی صرفه جویی نهار و شاممون رو خریدیم که یه نفر ما رو اونجا دید و گفت که ما رو به یه امازاده میبره تا صبح به سمت آب گرم حرکت کنیم. ولی دیدیم که مارو برد به خونه خودش و با کلی اصرار ما رو به خونه برد. و متوجه شدیم که کل خونه در تکاپو هست که شام درست کنه. بعد از حدود یه ساعت دو تا  دیس برنج و میرزا قاسمی جلوی ما گذاشتند و حسابی مارو سیر کردند.و  فردا هم با یه صبحانه مفصل ما رو بدرقه کردند به سمت آب گرم.


نمیدونم که چرا یه نفر که وقتی تو رو نمیشناسه انقد برات زحمت میکشه. من خیلی خوشحال شدم اونشب نه به خاطر اینکه غذا خوردم به خاطر اینکه فهمیدم هنوزم آدمای خوب هستن.


فرداش هم بعد از آب گرم به سمت شهسوار رفتیم و اونجا و از هم جدا شدیم و من بعد از چند روز موندن توی خونه عمه مادرم اومدم طالقان.

نظرات 3 + ارسال نظر
بابک اسحاقی سه‌شنبه 9 مهر 1392 ساعت 00:21

دمت گرم
کاش می گفتی منم میومدم

سال بعد ایشالا

nina سه‌شنبه 9 مهر 1392 ساعت 15:16

این همه راهههه. اونوقت شما جزقلا چیکار کردین پولارو؟

به خدا خودمونم هنگ کردیم که چی شد اینهمه پول.آخه بد بختی همشم توی کوه و دشت بودیم پولا چی شد نمیدونم

Mr PACT چهارشنبه 10 مهر 1392 ساعت 11:27 http://MisagheTanha.blogsky.com

هم دم شما ها گرم که همچین سفری رفتید و هم دم اون یارو گرم

دم اون یارو که خیلی گرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد